چه می‌کنید اگر بگویم برای یادگیری هر حرفه‌ای تنها به قانون ۱۰۰ ساعت نیاز دارید؟ فرقی ندارد مهارتی که می‌آموزید کار عملی باشد یا کار فکری در هر صورت شما به صد ساعت احتیاج دارید نه بیشتر. ممکن است با خود بگویید چنین چیزی امکان ندارد چون حرفه‌ای‌ها چنین نیستند در جواب می‌گویم منظور من حرفه‌ای‌ها نیستند.
اگر به عنوان من دقت کرده باشید درمی‌یابید که من از یادگیری صحبت کردم نه حرفه‌ای شدن. برای حرفه‌ای شدن یا به عبارت بهتر درجه یک شدن می‌بایست از قانون ۱۰/۰۰۰ ساعت مالکوم گلدول تبعیت کنید که ما اینجا کاری با آن نداریم. ما در مورد یادگیری صحبت می‌کنیم و برای یادگیری تنها به صد ساعت زمان نیاز داریم.
قانون ۱۰۰ ساعت چیست؟
قانون ۱۰۰ ساعت می‌گوید برای یادگیری یک حرفه تنها به صد ساعت زمان احتیاج دارید. فرقی ندارد این صد ساعت در طول یک ماه به دست بیاید یا در طول یک سال. در هر صورت بعد از پایان رساندن این صد ساعت شما از ۹۵ درصد افرادی که در زمینه خودتان فعالیت می‌کنند جلوتر هستید.
به عنوان مثال شما می‌خواهید در زمینه نویسندگی رشد کنید، می‌خواهید مهارت سئو را در خود تقویت کنید، می‌خواهید طراحی سایت یاد بگیرید، می‌خواهید برنامه‌نویسی یاد بگیرید و هر مهارت دیگری که در نظر دارید با این روش دستیابی به آن کاملن ساده است.
چگونه از قانون ۱۰۰ ساعت استفاده کنیم؟
بسیاری از افراد در مواجهه ابتدایی با این روش گارد می‌گیرند و متعصبانه برخورد می‌کنند. آن‌ها می‌گویند قانون صد ساعت اعتماد به نفس کاذب می‌دهد و یادگیری به همین راحتی‌ها هم نیست در حالیکه این بازخوردها به خاطر عدم استفاده درست از این قانون است.
استفاده از این روش ساده است. ابتدا مهارتی که دوست دارید بیاموزید را به سه بخش اساسی تقسیم کنید. به عنوان مثال من می‌خواهم طراحی سایت بیاموزم پس آن را به سه بخش آشنایی با المنتور، پایتون و رنگ‌شناسی تقسیم می‌کنم. یا اینکه می‌خواهم داستان‌نویسی را بیاموزم پس آن را به سه بخش اساسی پیرنگ، شخصیت و دیالوگ تقسیم می‌کنم.
تشخیص سه نکته اصلی تعیین می‌کند که کدام بخش‌ها با وجود ضروریتی که دارند بایستی کنار گذاشته شوند چون نمی‌خواهیم برای شروع بار سنگینی برای خود برداریم. سابق نیز گفتم که هدف از قانون صد ساعت غلبه بر کمالگرایی است نه پر و بال دادن به آن.
پس از اینکه سه موضوع اصلی مهارت مورد نظرمان را مشخص کردیم، بنابر شرایط و صلاحدید خودمان صد ساعت را بین آن‌ها تقسیم می‌کنیم. ممکن است یک موضوع تنها به ده ساعت احتیاج داشته باشد و موضوعی دیگر به پنجاه ساعت. این دیگر به خودمان بستگی دارد و بین مهارت‌های دیگر فرق می‌کند.
حالا که ساعت‌ها را تعیین کردیم کارمان را آغاز می‌کنیم. از هر منبعی که در دسترس دارید برای یادگیری در مورد موضوع خود استفاده کنید. منبع شما می‌توانید استاد باشد یا اینترنت. فقط بیاموزید و پیش بروید. شروع کردن مهم است و ما انجامش داده‌ایم.
شاید برایتان مفید باشد: (چرا نمی‌توانیم فهرست برنامه‌هایمان را به پایان برسانیم؟)
قانون ۱۰۰ ساعت چه مزایایی دارد؟
در ادامه می‌خواهم به اساسی‌ترین ویژگی‌های این روش اشاره کنم:
- قانون ۱۰۰ ساعت شما را از سردرگمی نجات می‌دهد چون حد مشخصی برای پایان دارد و طولانی نیست در حالیکه قانون ده هزار ساعت طاقت‌فرسا بوده و احتیاج به آمادگی دارد.
- قانون ۱۰۰ ساعت به ما می‌آموزد تا برای یادگیری هر چه سریع‌تر، وظیفه‌ها را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنیم. این تقسیم وظایف موجب می‌شود تا انجام کارها آسان‌تر شود.
- کمالگرایی در قانون ۱۰۰ ساعت هیچ معنایی ندارد چون شما صد ساعت در اختیار دارید و این زمان محدودی است به همین خاطر تمام تلاش خود را می‌کنید تا هر طور شده بهترین بهره را ببرید.
- قانون ۱۰۰ ساعت انعطاف‌پذیری بالایی دارد. فرقی ندارد صد ساعت را در طول یک سال به دست آورید یا طول یک ماه یا اینکه در صد روز. در هر صورت شما موظفید صد ساعت را پر کنید و یک روز هم از وظیفه خود غافل نشوید. از سویی دیگر کسانی که سرشان شلوغ است هم می‌توانند از این قانون استفاده کنند. به عنوان مثال صد ساعت در طول یک سال برابر است با هجده دقیقه در روز.
- قانون ۱۰۰ ساعت واقعگرایانه است. برخلاف قانون ده هزار ساعت مالکوم گلدول، قانون صد ساعت امیدواری بیشتری می‌بخشد. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که برای ادامه دادن مسیر نیاز داریم سریع به موفقیت برسیم از این رو قانون صد ساعت امکان رسیدن به موفقیت‌های کوچک را فراهم می‌کند.
نکته پایانی
ابتدای این نوشته هم گفتم قانون صد ساعت برای یادگیری است نه برای حرفه‌ای شدن. جامعه کمالگرا و کمال‌طلب در مواجهه با حرفه‌ای شدن خودخوری می‌کند و عقب می‌ماند اما قانون صد ساعت کمک می‌کند تا یکبار هم که شده طعم شیرین یادگیری را بیاموزیم. از شما می‌پرسم: «فردی که نتواند صد ساعت برای یادگیری وقت بگذارد چگونه می‌تواند از قانون ده هزار ساعت پیروی کند؟»
شاید برایتان مفید باشد: (یک برنامه‌ریزی موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟)
3 پاسخ
ممنون استاد بابت مطالب مفید و کابردی که با ما به اشتراک میزارین
یک دنیا تشکر
نظر لطف شماست خانم هاشمی عزیز
خیلی خوشحالم که مطلب براتون مفید بوده